باید زمینی تر شوم ؟!

می گویم: از کجا می گویی که این عشق است ؟! شاید فقط یک عادت ساده باشد
می گوید: عادت هم پاره ای از هر عشقی ست....عشق در مفهوم انتزاعی خود تعریفی ندارد...

من پیش خودم می گویم: یعنی می گوید عشق وجود خارجی ندارد ! عادت است، غم است، شادی است...  ولی خودش چیزی نیست ؟!

و باز هم با خود فکر می کنم...شاید این من  ِ من باید زمینی تر شود !

نظرات 6 + ارسال نظر
برای دوست دخترا و دوست پسرا یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:41 ب.ظ http://dvp.mihanblog.com

دوست عزیزازمطالب استفاده کردیم
ایام خوشتان را تبریک می گویم برای گرفتن یادگاری به وبلاگ ما سر بزنید یا حداقل وبلاگ من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند
به علت حجم بالای عکسهای آموزشی ما شمااول تمام صفحه های اینترنتی را ببندید و دقیقا 5 دقیقه صبر کنید تا وبلاگ ما لود شودخیلی خوشحال می شوم از این فرصت نهایت استفاده را ببرید
پیروز باشید به امید روزی که موضوع وبلاگ من باعث ایجاد همکاری دو جانبه وبلاگهایمان شود
mamno-13.blogsky.com
ورود برای 13 ساله ها ممنوع

گرگ دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:22 ب.ظ http://lonelywolf.persianblog.com

سوال خوبی نکردی! وابستگی و عادت متفاوت هستند. عشق از نوعی که بین زن و مرد شکل میگیرد حتماً وابستگی دارد چون مبتنی بر نیاز است اما عادت چیز دیگریست. ما به غذا خوردن عادت نداریم اما به آن نیاز داریم و هر روز به این نیاز پاسخ میدهیم. اگرچه برای نحوه پاسخ دادن به نیاز میتوان عاداتی را تصور کرد اما عشق به هیچ عنوان عادت نیست.
نکنه دوم اینکه نیاز چه تاثیری روی رفتار ما بگذارد مهمتر از وجود خود نیاز هست
سوم اینکه اکثر ما نیاز را با ضعف اشتباه میگیریم.

نیازی به زمینی تر یا آسمانی تر شدن نیست. آنچه لازم باشد اتفاق میافتد و ما معمولاً کمترین قدرتی برای کنترل آن نداریم. عشق بیش از هر چیزی اعجاب انگیز است. عشق بیش از هر چیزی روبرو میکند بیش از هر چیزی آموزش میدهد. بیش از هر چیزی زخم میزند. بیش از هر چیزی درمان میکند.

اما اگر از من بپرسی چیست؟ جوابی ندارم.

مجتبا - هملت نوشت پنج‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ب.ظ

راستی چه اهمیت دارد که نامش عشق است یا عادت و یا هر چیز دیگر؟ اساسا چه اهمیت دارد که دقیقا چیست؟ مهم آنست که یا هست و یا نیست...یا تو را آرامش می بخشد یا عذاب...و مهم آنست که روزی تمام می شود...و تنها خاطرات همواره زنده خواهند ماند.

مهرداد پنج‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:18 ب.ظ

عشق در مفهوم انتزاعی خود تعریفی ندارد...
این جمله به نظرم درست میاد...
و از اعتماد به نفس بالای تو در جمله ی آخر بسییی لذت بردم!

رحمت دوشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:30 ق.ظ http://lulian.blogfa.com/

سلام
اینجا هنوز لینک من هست ! مرسی !
من فکر می کنم اون عشق رو خوب درک نکرده !

ساقی چهارشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 ق.ظ http://saaghinaame.blogfa.com

سلام
مطلب قشنگی بود..
گمونم بین تکرار و عادت یه فرق عمده اس و اونم اینکه عادت طراوت نداره...ولی بعضی تکرار ها مث بارون ...پر از طراوت تکراره..
و عشق عادت نیست...اگه شک کردی به داشتن چیزی از جنس عادت شک کن که عشق نیست...لا اقل من اینطور فکر میکنم..
نه زمینی نشو..
که زمین از هر چیزی انتزاع رو میگیره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد