می گویم: از کجا می گویی که این عشق است ؟! شاید فقط یک عادت ساده باشد
می گوید: عادت هم پاره ای از هر عشقی ست....عشق در مفهوم انتزاعی خود تعریفی ندارد...
من پیش خودم می گویم: یعنی می گوید عشق وجود خارجی ندارد ! عادت است، غم است، شادی است... ولی خودش چیزی نیست ؟!
و باز هم با خود فکر می کنم...شاید این من ِ من باید زمینی تر شود !
دوست عزیزازمطالب استفاده کردیم
ایام خوشتان را تبریک می گویم برای گرفتن یادگاری به وبلاگ ما سر بزنید یا حداقل وبلاگ من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند
به علت حجم بالای عکسهای آموزشی ما شمااول تمام صفحه های اینترنتی را ببندید و دقیقا 5 دقیقه صبر کنید تا وبلاگ ما لود شودخیلی خوشحال می شوم از این فرصت نهایت استفاده را ببرید
پیروز باشید به امید روزی که موضوع وبلاگ من باعث ایجاد همکاری دو جانبه وبلاگهایمان شود
mamno-13.blogsky.com
ورود برای 13 ساله ها ممنوع
سوال خوبی نکردی! وابستگی و عادت متفاوت هستند. عشق از نوعی که بین زن و مرد شکل میگیرد حتماً وابستگی دارد چون مبتنی بر نیاز است اما عادت چیز دیگریست. ما به غذا خوردن عادت نداریم اما به آن نیاز داریم و هر روز به این نیاز پاسخ میدهیم. اگرچه برای نحوه پاسخ دادن به نیاز میتوان عاداتی را تصور کرد اما عشق به هیچ عنوان عادت نیست.
نکنه دوم اینکه نیاز چه تاثیری روی رفتار ما بگذارد مهمتر از وجود خود نیاز هست
سوم اینکه اکثر ما نیاز را با ضعف اشتباه میگیریم.
نیازی به زمینی تر یا آسمانی تر شدن نیست. آنچه لازم باشد اتفاق میافتد و ما معمولاً کمترین قدرتی برای کنترل آن نداریم. عشق بیش از هر چیزی اعجاب انگیز است. عشق بیش از هر چیزی روبرو میکند بیش از هر چیزی آموزش میدهد. بیش از هر چیزی زخم میزند. بیش از هر چیزی درمان میکند.
اما اگر از من بپرسی چیست؟ جوابی ندارم.
راستی چه اهمیت دارد که نامش عشق است یا عادت و یا هر چیز دیگر؟ اساسا چه اهمیت دارد که دقیقا چیست؟ مهم آنست که یا هست و یا نیست...یا تو را آرامش می بخشد یا عذاب...و مهم آنست که روزی تمام می شود...و تنها خاطرات همواره زنده خواهند ماند.
عشق در مفهوم انتزاعی خود تعریفی ندارد...
این جمله به نظرم درست میاد...
و از اعتماد به نفس بالای تو در جمله ی آخر بسییی لذت بردم!
سلام
اینجا هنوز لینک من هست ! مرسی !
من فکر می کنم اون عشق رو خوب درک نکرده !
سلام
مطلب قشنگی بود..
گمونم بین تکرار و عادت یه فرق عمده اس و اونم اینکه عادت طراوت نداره...ولی بعضی تکرار ها مث بارون ...پر از طراوت تکراره..
و عشق عادت نیست...اگه شک کردی به داشتن چیزی از جنس عادت شک کن که عشق نیست...لا اقل من اینطور فکر میکنم..
نه زمینی نشو..
که زمین از هر چیزی انتزاع رو میگیره...